ضامن آهو

ضامن آهو

سلام اى ضامن آهو رضا
سلام اى مظهر ياهو رضا
سلام اى كريم عترت رضا
بانى سفره محبت رضا
سلام اى نور ولايت رضا
غربت پر شور ولايت رضا
سلام اى روح عبادت رضا
ياسمن سرخ شهادت رضا
سلام اى جلوه قرآن رضا
عابر كوچه ‏هاى ايمان رضا
سلام اى تجلى هو رضا
سلام اى دلبر مه‏ رو رضا
سلام اى صفاى هستى رضا
ساقى ميخانه هستى رضا
سلام اى توسل حق رضا
صوت خوش تكلم حق رضا
سلام اى امام عاشق رضا
دسته گل آل محمد رضا
سلام اى نسيم رحمت رضا
شكوفه ناز شقايق رضا
سلام اى شمس حقيقت رضا
سبزترين نور امامت رضا
سلام اى ماه مدينه رضا
كليم سيناى طريقت رضا
سلام اى وارث مادر رضا
حديث زخمهاى سينه رضا
سلام اى ليله بدرم رضا
شب تولد تو قدرم رضا
منم منم عاشق بى‏قرارت
چهارده سلام من نثارت

ویژه نامه ولادت امام رضا (ع)

قُل لا اسألُکُم عَلیه اَجراً اِلّا المَوَدّه فی القُربی. (شوری: 23)

بگو! من در برابر رسالتی که انجام داده­ام، از شما مردم اجر و پاداش نمی­طلبم، مگر دوستی خویشاوندان و نزدیکانم را.

امام رضا(ع) در توضیح این آیه و دلالت آن بر منزلت اهل بیت فرموده است:

«در قرآن، مانند این آیه درباره برخی پیامبران دیگر مانند نوح، هود، صالح، لوط و شعیب7 نیز آمده است. با این تفاوت که فقط این جمله آمده است که «پاداش پیامبران فقط با خداست»، ولی مسئله «دوستی خویشاوندان» آنان مطرح نشده است. قرآن درباره رسول خاتم(ص) فرموده است اجر رسالت پیامبر، دوستی خویشان نزدیک اوست».

امام رضا(ع) در ادامه می­فرماید: «خداوند، دوستی اهل بیت پیامبر را به این دلیل واجب کرده است که می­دانسته اهل بیت پیامبر اسلام(ص)، هرگز از دین الهی روی بر نمی­تابند و هرگز به گمراهی و کج­روی کشیده نمی­شوند».

امام رضا(ع) می­افزاید: «پس از نزول این آیه و پیش از آنکه آیه برای مردم خوانده شود، رسول خدا(ص) در میان پیروان خود به ستایش پروردگار پرداخت و فرمود: «ای مردم! خداوند تکلیفی را بر شما واجب کرده است، آیا این وظیفه را انجام خواهید داد؟»

هیچ کس به این پرسش­ پیامبر(ص) پاسخی نداد؛ زیرا آنها گمان کردند این تکلیف، نوعی پرداخت وجه مادی است. روز دوم و سوم نیز رسول خدا(ص) همین مسئله را تکرار کرد و همچنان مخاطبان پیامبر سکوت کردند تا اینکه رسول خدا(ص) فرمود: «این تکلیف، درباره (امور مالی و) پرداخت طلا و نقره و خوردنی­ها و نوشیدنی­ها نیست.» مردم پرسیدند: اگر درباره این امور نیست، پس درباره چیست؟ پس رسول خدا(ص) آیه­ای را که بر او نازل شده بود، برای مردم قرائت کرد و فرمود: «اجر رسالت من، دوستی اهل بیت من است.» مردم با شنیدن این آیه گفتند: ما این فرمان الهی را می­پذیریم و این واجب را به جای خواهیم آورد. امام رضا(ع) در ادامه سخن می­فرماید: «اما بیشتر مردم به این تکلیف الهی عمل و به این پیمان وفا نکردند».[1]


ادامه نوشته

برکات بی پایان حضور امام رضا (ع) و حضرت معصومه(س) در ایران

رئیس مؤسسه "معارف وحی و خرد" گفت امام رضا(ع) با حضورشان در مرو آن روز و مشهد امروز و حضرت معصومه با حضور در قم نور و فیض وجودی خود را در ایران تا امروز جاری و ساری نمودند.

حجت الاسلام علی نصیری در گفتگو با خبرنگار مهر، در مورد دهه کرامت گفت: وقتی حضور حضرت معصومه (س) و امام رضا(ع) را در ایران کنار هم می گذاریم و حضور هردوی این دوبزرگوار در ایران منجر به شهادتشان شده است به یاد این شعر جامی می افتم که می گوید: شمع شو شمع تا چو خود را سوزی  تا بدان بزم کسان افروزی/ ابر شو ابر تا چو باران ریزی بر گل و خس همه یکسان ریزی / اولش هم می گوید چند روزی زقوی دینان باش / در پی حاجت مسکینان باش.

وی افزود: مقصودم این است که ائمه چه خودشان و چه فرزندانشان را طوری تربیت کرده بودند که هم در حال حیات و هم پس از وفات و شهادتشان سرتا پا خیر و نور و هدایت برای مردم باشند. وجود اهل بیت (ع) را برای همه هستی و جهانیان خیر می دانیم. این یک رازی بوده که خداوند در وجود افراد الهی قرار داده است. دشمنان با افکار شوم و پلیدشان این وجود مقدس را به ایران کشاندند در پی تحقق یافتن نقشه های شومشان که مأمون و عباسیان بگویند امام رضا(ع) هم آلوده به سیاست فاسد ما شده و این خاندان هم طالب دنیا هستند. البته در تحقق اهداف شومشان موفق نشدند.

رئیس مؤسسه "معارف وحی و خرد ادامه داد: پروردگار در باطن هستی پیام و هدف دیگری را جستجو می کند و اینکه این انوار پاک به عنوان خورشیدهای هدایت و ستاره های رهنمونی و نور و فیض مردم در این سرزمین وارد بشوند و هم ایران را به برکت یمن حضورشان منور و روشن و متبرک و معطر کنند و هم کشورهای اطراف را فیض برساند. باید آینده را ببینیم که این فیض چقدر به جهان خواهد رسید. امام رضا(ع) با حضورشان در مرو آن روز و مشهد امروز از روز شهادتشان تا امروز نور و فیض وجودشان را در ایران جاری و ساری نمودند. چه عظمتی در آنجا ایجاد شد و شیعه با افکار تابناک اهل بیت(ع) به یمن وجود امام رضا(ع) از آن روز تا به امروز آشنا شد و چه نور افشانی ای کرد و جهانی را تابناک کرد که از حوزه فکر و تصور ما به دور است.

این محقق و پژوهشگر علوم اسلامی تصریح کرد: میزان زائران امام رضا(ع) در طول سال و در تمام شبانه روز آنقدر زیاد است که تقریباً با میزان زائران مکه و مدینه برابری می کند و در همان قدو قواره هاست. بسیاری از کشورهای اسلامی برای زیارت حضرت رضا(ع) به مشهد می آیند. زیارت درواقع یک ارتباط قلبی و معنوی و باطنی و تجدید عهد و میثاق با امام است. یعنی میزان تأثیری که زیارت می گذارد در اینکه جان متدینان و مؤمنان و مسلمانان با امام پیوند بخورد و پیام امام رادر همه زندگی دریافت کنند آیا کتاب، نوشته، منبر، فیلم و سریالی تا این اندازه می تواند تأثیر گذار باشد. بسیاری از زائرین از طبقات متوسط و پایین جامعه هستند و حتی گاهی با پای پیاده به زیارت می آیند.



ادامه نوشته

عنايت امام صادق به زائر امام رضا (ع)

عن حمزة بن حمران قال: «قال أبوعبدالله عليه‏السلام: «يقتل حفدتي بأرض خراسان في مدينة يقال لها طوس من زاره اليها عارفا بحقه أخذته بيدي يوم القيامة فأدخلته الجنة و ان کان من أهل الکبائر». قال: «قلت: «جعلت فداک و ما عرفان حقه؟» قال: «يعلم أنه امام مفترض الطاعة غريب شهيد. من زاره عارفا بحقه أعطاه الله عزوجل أجر سبعين شهيدا ممن استشهد بين يدي رسول الله صلي الله عليه و آله علي حقيقة» (1)
راوي مي‏گويد: «امام صادق عليه‏السلام فرمود: «نواده‏ام در سرزمين خراسان در شهري که به آن طوس گفته مي‏شود، کشته خواهد شد. هرکس به سوي آن سرزمين به زيارت او برود در حالي که حقش را مي‏شناسد، روز قيامت او را با دست خود مي‏گيرم و وارد بهشت مي‏کنم، هر چند اهل گناهان بزرگ باشد». عرض کردم: «فدايت شوم! شناخت حق او چيست؟» فرمود: «بداند همانا او امامي است که اطاعتش واجب، و غريب و شهيد است.
هر کس او را در حالي که حقش را مي‏شناسد زيارت کند، خداي با عزت و با شوکت به او اجر هفتاد شهيد مي‏بخشد که به راستي پيش روي رسول خدا صلي الله عليه و آله شهيد شده‏ اند».

پي نوشتها:

1- من لايحضره الفقيه، ج2، ح3190، ص 584
منبع: كتاب انيس النفوس


داستان نماز عید فطر حضرت امام رضا علیه السلام

«… این قضیه را شنیده‏ اید: مأمون اصرار داشت که حضرت رضا علیه السلام ولایت عهدى را بپذیرد. حضرت نمى ‏پذیرفت. آخر، مسأله اجبار را مطرح کرد که حضرت پذیرفت ولى طورى پذیرفت که خودش عین نپذیرفتن بود و بیشتر سبب رسوایى مأمون شد.

خلفا سالها بود که نماز عید فطر و عید قربان مى ‏خواندند. پیغمبر نماز عید فطر و عید قربان مى‏ خواند، اینها هم نماز عید فطر و عید قربان مى‏ خواندند. اما روش نماز خواندن به تدریج فرق کرده بود، سیره فرق کرده بود. (مثال خوبى است: نماز عید خواندن، کتاب اللَّه و سنّت رسول اللَّه است اما چگونه نماز خواندن، سیره است.) کم کم دربارهاى خلفا مانند دربارهاى ساسانى ایران و قیاصره روم شده بود، دربارهاى خیلى مجلّل. لباس خلیفه و سران سپاه داراى انواع نشانه ‏هاى طلا و نقره بود. خلیفه وقتى مى ‏خواست به نماز عید بیاید، با جلال و شکوه خاص و با هیمنه سلطنتى مى‏ آمد.

خودش سوار بر اسبى که گردنبند طلا یا نقره داشت مى ‏شد و شمشیرى زرّین به دست مى‏ گرفت، سپاه نیز از پشت سرش مى‏ آمد، درست مثل این که مى ‏خواهند رژه نظامى بروند. بعد مى ‏رفتند به مصلّى‏، دو رکعت نماز مى‏خواندند و برمى‏ گشتند.

مأمون به حضرت رضا اصرار داشت که مى ‏خواهم نماز عید فطر را شما بخوانید.

ادامه نوشته

اهميت امام رضا به قرائت قرآن

امام رضا عليه‏السلام قرآن عيني، و اخلاق آن حضرت ساخته شده از عناصر ساخته شده قرآن کريم بود. او قرآن ناطق و تجسم و عملي و تجلي آيات وحي الهي است. چرا که اهميت به قرآن و انس با آيات آن سراسر وجود ايشان را فراگرفته و تمام سخنان ايشان تفسير و تبيين مفاهيم ثقل اکبر بود. در سيره‏ي امام رضا عليه‏السلام و انس ايشان با قرآن، چنين آمده است! 
کان يکثر بالليل في فراشه من تلاوة القرآن فاذا مر بآية فيها ذکر جنة او نار بکي و سأل الله الجنه و تعوذ من النار .
 
امام رضا عليه‏السلام شبها چون به بستر خواب مي‏رفت و زياد تلاوت قرآن مي‏کرد و هر گاه به آيه‏اي که در آن ذکري از بهشت و يا دوزخ بود مي‏رسيد مي‏گريست و از خداوند درخواست بهشت مي‏کرد و از آتش دوزخ به او پناه مي‏برد. 
 همچنين ابراهيم بن عباس مي‏گويد: 
 کل کلامه کله و جوابه و تمثله انتزاعات و من القرآن و کان يختمه في کل ثلاثه و يقول: لو اردت ان اختمه في اقرب من ثلاثه لختمت ولکني ما مررت بآية قط الا فکرت و فيها و في اي شي انزلت و في اي وقت فلذلک صرت اختم و في کل ثلاثه ايام  .

تمام گفتارها و جواب‏ها و شواهدي که امام رضا عليه‏السلام مي‏آورد همه از قرآن بود و هر سه شبانه روز يک ختم قرآن داشت و مي‏فرمود: اگر بخواهم به کمتر از اين زمان هم ختم کنم، مي‏توانم. لکن (در ختم سه روز) به هيچ آيه‏اي نمي‏گذرم و مگر اين که در آن مي‏انديشم که مراد چيست و در چه موردي نازل شده و زمان نزولش چه وقتي بوده است، به همين يک ختم قرآن من سه شبانه روز طول مي‏کشد.


ادامه نوشته

روزه و رمضان از منظر حضرت رضا علیه السلام

امام رضا(علیه السلام) در فلسفه و دلائل وجوب روزه مى‏فرماید: « انما امروا بالصوم لکى یعرفوا الم الجوع و العطش، فیستدلوا على فقر الآخرة، و لیکون الصائم خاشعا ذلیلا مستکینا ماجورا و محتسبا عارفا، صابرا على ما اصابه من الجوع و العطش، فیستوجب الثواب مع ما فیه من الامساک عن الشهوات و یکون ذلک واعظا لهم فى العاجل و رائضا لهم على اداء ما کلفهم و دلیلا لهم فى الآجل و لیعرفوا شدة مبلغ ذلک على اهل الفقر و المسکنة فى الدنیا فیؤدوا الیهم ما افترض الله لهم فى اموالهم‏ » ( وسائل الشیعه، ج 7، ص 4 )

وقتى از حضرت درباره فلسفه روزه مى‏پرسند، مى‏فرماید: همانا (مردم) مامور به روزه شدند تا بشناسند درد و ناگواریهاى گرسنگى و تشنگى را، و آنگاه استدلال کنند بر سختیهاى گرسنگى و تشنگى و فقر آخرت، (که پیامبر صلى الله علیه و آله در خطبه شعبانیه مى‏فرمود: و اذکروا بجوعکم و عطشکم جوع یوم القیمة و عطشة، یاد آورید از گرسنگى و تشنگى روزه داریتان گرسنگیها و تشنگیهاى روز قیامت را، که این یادآورى انسان را به فکر تدارک قیامت مى‏اندازد که تا سعى کند، جد و جهد بیشترى در کسب رضاى خداوند و کمک به مخلوق ضعیفش بنماید و آنان را از امکانات مادى و غیر مادى خویش بهره‏مند سازد).


ادامه نوشته

آشنایی با امام زمان (عج) در کلام امام رضا(ع)

امام هشتم عليه السلام، ضمن اشاره به شرايط خاص زماني و مکاني تولد امام عصر عليه السلام، به مخفي بودن جايگاه ولادت آن حضرت اشاره دارند چنانچه مي فرمايند :
 «... رجُلًا خَفيَّ المَوْلِد والمَنشأ غير خَفيٍّ في نَسَبِهِ». [1] .
 (حضرت مهدي عليه السلام) مردي است که عليرغم روشن بودن نسب او بر همگان، مخفيانه بدنيا مي آيد.
 عليرغم بيان ويژگي ها و خصوصيات آن حضرت، امام هشتم از شک برخي افراد نسبت به آن وجود مقدس، خبر مي دهند :
 «... هُوَ الّذي يَشُکُّ النّاسُ في وِلادَتِه». [2] .
 او کسي است که مردم در ولادت او دچار ترديد مي شوند.
 زمامداران ستمگر عباسي از ويژگي هاي آن حضرت خبر داشتند، لذا وجود مبارکش را براي سلطنت خود خطري بزرگ مي دانستند. بنابراين خانه امام حسن عسکري عليه السلام را تحت نظر داشته و درصدد بودند، به محض اطلاع از تولد فرزندي پسر براي آن حضرت، او را از بين ببرند، به همين منظور بارها به خانه امام يازدهم مأموراني گسيل مي داشتند. امّا خداوند براي درامان ماندن آن وجود مبارک، مقدّر فرمود تا آن حضرت در يک شرايط استثنايي به گونه اي بدنيا بيايد، که حتي نزديکترين افراد هم، متوجه نگردند و در نتيجه بسياري از افراد طبق فرموده امام عليه السلام در اصل تولد آن حضرت دچار ترديد شدند.
 نظر به اينکه پس از تولد آن وجود گرامي تا مدتي شرايط اقتضا مي کرد که مسأله ولادت امام، همچنان مخفي بماند، لذا آن معدود افراد که از جريان تولد حضرت آگاه بودند، موظف بودند آن را در جايي اظهار نکنند، و حضرت عسکري عليه السلام نيز در اين زمينه سعي تمام داشتند، که جز بعضي از خواص، کس ديگري از آن مطلع نگردد.

حضرت رضا عليه السلام با توجّه به چنين شرايطي مي فرمود :

«لا يُري جِسمُهُ ولا يُسَمّي باسمِهِ». [3] .

 جسمش (حضرت مهدي عليه السلام) ديده نشود، و نامش برده نگردد.


ادامه نوشته

توصیه های امام رضا علیه السلام برای ماه شعبان

از امام رضا علیه السلام هم در باره فضیلت ماه شعبان روایات متعددی نقل شده است. آن حضرت شعبان را ماه تقسیم خیرات معرفی کرده اند. رُوِیَ عَنْ ابی الحَسن الرِّضا(علیه السلام) قال: قال رسُول الله(صلّی الله علیه و آله وسلّم): رَجَبٌ شَهْرُ اللَّهِ الْأَصَبُّ وَ شَهْرُ شَعْبَانَ تَتَشَعَّبُ فِیهِ الْخَیْرَاتُ وَ فِی أَوَّلِ یَوْمٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ تُغَلُّ الْمَرَدَةُ مِنَ الشَّیَاطِینِ وَ یُغْفَرُ فِی کُلِّ لَیْلَةٍ لِسَبْعِینَ أَلْفاً. (1)

از حضرت علی بن موسی‏الرضا(علیه السلام) روایت شده که فرمودند: پیغمبر اکرم(صلّی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) فرموده است ماه رجب ماه خداوند است که رحمت الهی در آن ریزش می‌کند؛ و ماه شعبان ماهی است که در آن خیرات منشعب و پراکنده می‌شود و شیوع می‌یابد؛ و در روز اوّل ماه رمضان شیاطین در غل و زنجیر کشیده می‌شوند و در هر شب ماه مبارک رمضان هفتاد هزار نفر از بندگان (گناهکار) خدا آمرزیده می‌شوند.




ادامه نوشته

شعر مبعث پیامبر (ص)

وصلِ یار

نبض هستی لرزه بر رگ‌های کوهِ نور زد

باغبان انبیاء گل نغمه‌ای مسرور زد

چشمِ کوه‌های دگر پیش حرا تاریک بود

چشم خورشیدی او علت بر این مشهور زد

بسکه شیرین بود وصلِ یار در غارِ حرا

صد ملک با بال‌های سر درش را تور زد

هم نبوت را به دست آورد و هم ختم الرسل

فکر را از نو بنا کرد و دم از معمور زد

با چنین والا مقامی چشم‌ها را خیره کرد

تیرها بر دیدگانِ دشمنانِ کور زد

دیگر از حرف یتیمی و شبانی نیست حرف

سیلی سنگین بعثت بر رخِ مغرور زد

دست شیطان را ببست و شاهکاری را گشود

گفت اسلام و همه ابلیسیان را دور کرد